آشنایی با مدیریت ریسک در بازارهای مالی و سرمایه
مدیریت ریسک در بازار سرمایه به مجموعه فرایند و روندی گفته می شود که برای شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسک در بازارهای اقتصادی مختلف صورت می گیرد. مهم ترین هدف مدیریت ریسک در بازارهای مالی کاهش احتمال ضرر و افزایش احتمال سودآوری در بازارهای مختلف است.
به طور کلی اصلی ترین کاری که یک سرمایه گذار یا اقتصاددان در بازارهای مالی باید انجام دهد، مدیریت ریسک است. بنابراین شما باید انواع ریسک در بازار را بشناسید و بدانید چگونه می توان هر کدام از این ریسک ها را کنترل و مدیریت کرد. نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که مدیریت ریسک در بازارهای مالی این امکان را ایجاد می کند که شما تا جایی که می توانید ریسک موجود در بازارهای مالی را بشناسید و آن ها را کنترل کنید، اما هیچ کدام از ابزارهای مدیریت ریسک در بازار سرمایه این امکان را به شما نمی دهند که بتوانید ریسک موجود در بازار را از بین ببرید و یا آن را برای خود صفر کنید.
شناخت ریسک و ارزیابی آن مهم ترین کاری است که هر سرمایه گذاری باید انجام دهد. عدم توجه به مسئله ریسک و واردن شدن به هر بازار مالی بدون محاسبه درصد سود و زیانی که دارد بدین معنی است که عملا سرمایه گذار وارد دنیای قمار و شانس شده است. بدین ترتیب سودآوری مبتنی بر شانس خواهد بود و هیچ روندی برای تکرار دوباره آن وجود ندارد. همچنین در شکست ها و زیان هایی که پیش می آید سرمایه گذار نمی تواند دلیل شکست خود را شناسایی کند.
بنابراین اگر بخواهیم صادقانه تر صحبت کنیم، مدیریت ریسک بازارهای مالی می تواند همان شناسایی و ایجاد یک استراتژی در دنیای سرمایه گذاری باشد. حال ما در ادامه می خواهیم بدانیم که ریسک دقیقا چیست؟ چگونه مدیریت می شود؟ و چگونه می توان از این طریق برای خود استراتژی منطقی و کارآمد طراحی کرد؟ با ما در ادامه همراه باشید.
فهرست مطالب:
- مدیریت ریسک بازارهای مالی، شناخت ریسک
- مدیریت ریسک در بازارهای مالی چگونه است؟
- کرادفاندینگ ابزاری برای مدیریت ریسک در بازار مالی
- معرفی برخی از فرمول های محاسبه ریسک
- مدیریت ریسک مالی در بازارهای سرمایه ای مختلف
مدیریت ریسک بازارهای مالی، شناخت ریسک
مدیریت ریسک در بازارهای مالی زمانی اتفاق می افتد که ابتدا بتوانیم مفهوم ریسک را به درستی درک کنیم و مشخص کنیم که دقیقا با چه چیزی رو به رو هستیم؟ شناخت این مفهوم از جنبه های مختلف می تواند اصلی ترین مسیر ما برای مدیریت ریسک در بازار مالی محسوب شود.
اگر بخواهیم از نظر علم اقتصاد به مفهوم ریسک نگاه کنیم، دو نوع ریسک در اقتصاد تعریف شده است. دسته اول ریسک های سیستماتیک هستند که به معنی ریسک هایی است که در اختیار و کنترل فرد سرمایه گذار نیست و به صورت عمومی و کلی در یک بازار و یا در فضای کلی اقتصاد حاکم است. به طور مثال شناوری اقتصاد در جامعه، تصمیمات دولتی، تحریم های عمومی، ذات پرنوسان بازارهایی مانند ارز دیجیتال و ... از جمله ریسک های سیستماتیک محسوب می شود.
با وجود این که ریسک های سیستماتیک غیر قابل کنترل هستند و سرمایه گذار نمی تواند آن ها را تغییر دهد، اما مسئله ای که وجود دارد این است که شناسایی و ارزیابی این ریسک از این نظر اهمیت دارد که به سرمایه گذار می تواند فضای کلی سرمایه گذاری از نظر اقتصاد کلان را در برهه های زمانی مختلف نشان دهد، بنابراین این نوع ریسک نیز باید شناخته شود.
بیشتر بخوانید: چطور یک سرمایه گذاری کم ریسک و پر بازده داشته باشیم؟
نوع دیگر ریسک که تحت عنوان ریسک غیر سیستماتیک شناخته می شود. این ریسک بر اساس نوع بازار، نوع سهم، زمان ورود و خروج به موقعیت سرمایه گذاری و ... تعیین می شود. این نوع ریسک تحت اختیار سرمایه گذار است و او می تواند با ابزارهای مختلف آن را مدیریت کند. عملیاتی ترین بخش مدیریت ریسک در بازارهای مالی در خصوص این ریسک ها صورت می گیرد. یعنی سرمایه گذار باید بداند وارد کدام بازر شود؟ چه زمانی وارد شود؟ با چه درصد سرمایه ای یک موقعیت سرمایه گذاری را آغاز کند و چه زمانی از آن موقعیت خارج شود؟
تعریف ریسک، از زاویه ای دیگر
مدیریت ریسک در بازارهای مالی از دید یک اقتصاددان با یک فرد عادی که می خواهد وارد دنیای سرمایه گذاری شود می تواند کمی متفاوت باشد. مسلما اقتصاددان یا سرمایه گذاری قدیمی و حرفه ای دید عمیق تر به مفهوم ریسک می تواند داشته باشد. برای این دست از افراد ریسک شامل فاکتورهای خاص و گسترده تری است. به طور مثال تصمیمات دولتی، تغییرات درصد نرخ بهره در آمریکا و ... برای آن ها می تواند به معنای تغییر ریسک در یک موقعیت مالی باشد.
با این حال یک فرد عادی که می خواهد وارد دنیای سرمایه گذاری شود و یا یک سرمایه گذاری که چند سالی است در این بازارها فعال است، نمی خواهد و یا نمی تواند وارد این دست از مفاهیم شود. اگر بخواهیم در خصوص ریسک و سایر مفاهیم مالی عمیق نگاه کنیم عملا هدف خودمان را از دست می دهیم. ما باید ساده بدانیم ریسک چیست؟ چگونه محاسبه می شود و چگونه می توانیم از آن در جهت ایجاد یک استراتژی درست بهره ببریم؟ بنابراین بیایید ریسک را کمی ساده تر توضیح دهیم.
ریسک یک نوع رابطه منطقی میان درصد احتمال زیان و درصد احتمال سود است. در واقع در هر بازار مالی و در هر موقعیت سرمایه گذاری شما با دو مفهوم رو به رو هستید که تحت عناوین سود و زیان شناخته می شود. ریسک بدین معنی است که شما برای چند درصد سود چه احتمال از زیان را به جان می خرید و این زیان از چه نوعی خواهد بود؟
بیشتر بخوانید: سرمایه گذاری مطمئن و پر سود در ایران را با دونگی تجربه کنید
در واقع مدیریت ریسک در بازارهای مالی سعی دارد این مسئله را مشخص کند که در هر موقعیت مالی چه درصد سودی وجود دارد؟ چه درصد زیانی وجود دارد و آیا منطقی است که بر اساس درصد سود و زیان وارد سرمایه گذاری شد یا خیر؟ بنابراین برای شناخت ریسک و شروع مدیریت ریسک و سرمایه بهتر است نگاهی نو به مفاهیم سود و زیان داشته باشیم.
سود و زیان، دو روی یک سکه
سود و زیان مهم ترین مفاهیمی است که در دنیای اقتصاد وجود دارد. برای غالب ما سود به معنای افزایش سرمایه و زیان به معنای از دست رفتن سرمایه است. حال این که در بازارهای مالی و از نظر مفاهیم اقتصادی سود و زیان معانی عمیق و گسترده تری دارد. به گفته نویسنده بزرگ روس – داستایفسکی- زمانی می توان معنای زندگی را فهمید که با مرگ آشنا شد. اکنون نیز شناخت مفهوم زیان می تواند تعریف درستی از مفهوم سود به ما دهد.
زیان در حالت کلی به سه دسته کاهش میزان سرمایه، کاهش ارزش سرمایه و حبس سرمایه است. در خصوص کاهش میزان و ارزش سرمایه معانی است که می توان به سادگی درک کرد. با یک مثال نیز می توان حبس سرمایه را به طور کامل متوجه شد. فرض کنید که شما ده میلیارد تومان سرمایه در اختیار دارید، حال اگر این سرمایه را وارد یک موقعیت مشخص اقتصادی کنید، ممکن است سود بیست درصدی برای یک دوره شش ماهه برای شما به همراه داشته باشد. حال این که ممکن است در طول این مدت شش ماهه موقعیتی ایجاد شود که شما بتوانید بر اساس سرمایه ده میلیاردی خودتان یک سود 50 درصد به دست بیاورید، اما با توجه به این که شما سرمایه خود را در موقعیت دیگر حبس کرده اید امکان استفاده از این موقعیت جدید را از دست می دهید. این همان حبس سرمایه است که در چنین مواردی به عنوان یک زیان شناخته می شود.
از این رو می توان گفت که سود به حالتی گفته می شود که افزایش سرمایه، افزایش ارزش سرمایه و انتخاب بهترین موقعیت سرمایه گذاری در دوره های مختلف اتفاق بیفتد.
ریسک مفهومی است که نشان می دهد چه درصد سودی با احتمال چه درصد زیانی وجود دارد؟ زمانی که شما بتوانید ریسک را شناسایی کنید، می توانید در خصوص ورد به موقعیت سرمایه گذاری، زمان ورود و بهترین زمان برای خروج از آن را کشف کنید. اما بر اساس این تعاریف مدیریت ریسک در بازارهای مالی چگونه اتفاق می افتد؟
مدیریت ریسک در بازارهای مالی چگونه است؟
تا به اینجا مفهوم ریسک و انواع آن را تا حدودی شناختیم و دانستیم که در موقعیت های مختلف مالی و سرمایه گذاری ریسک های مختلفی وجود دارد. همچنین دانستیم که ریسک جزئی از بازار سرمایه ای است و هیچ روش یا مدیریتی نمی تواند آن را به صفر برساند.
حال نوبت این است که بدانیم مدیریت ریسک در بازارهای مالی چیست و چگونه اتفاق می افتد؟ همانطور که در ابتدای این مقاله توضیح دادیم مدیریت ریسک بازارهای مالی به مجموعه فرایندها و روندهایی گفته می شود که بتواند ریسک مجموعه سرمایه گذاری را در حد مناسبی نگه دارد.
بیشتر بخوانید: بهترین سرمایه گذاری با سود بالای 30 درصد چیست؟
بنابراین ممکن است در خصوصمدیریت ریسک در بازار سرمایه با یک یا چند ریسک مختلف سر و کار داشته باشیم و بخواهیم مجموعه ای از ریسک های مختلف را مدیریت کنیم. در کلام ساده تر یک سرمایه گذار معمولا در یک موقعیت مالی حضور ندارد، بلکه سرمایه گذاران حرفه ای چندین موقعیت مالی را در کنار یکدیگر قرار می دهند و از مجموع آن سودآوری مناسبی برای خود ایجاد می کنند.
جنبه دیگر مدیریت ریسک در بازارهای مالی برای سرمایه گذاران تازه کار و کسانی که است تنها می خواهند یا می توانند در یک موقعیت سرمایه گذاری حضور داشته باشند. برای این دست از افراد شناسایی ریسک و مدیریت درست آن اهمیت بسیار بیشتری دارد. چرا که انتخاب موقعیت اشتباه و پر ریسک می تواند عاقبت چندان خوشی نداشته باشد.
ابزارهای مدیریت ریسک در بازار سرمایه
برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی ابتدا شما باید وضعیت مالی خودتان را مشخص کنید و بدانید چند درصد از سرمایه آزاد خودتان را می خواهید وارد بازار سرمایه ای کنید. توجه داشته باشید که انتخاب نوع و حجم سرمایه می تواند در ریسک سرمایه شما تاثیر مستقیم داشته باشد.
به طور مثال زمانی که شما ده درصد از سرمایه خود را به شکل آزاد در اختیار دارید می توانید با قدرت ریسک پذیری بالاتری وارد مسیر سرمایه گذاری شوید به نسبت کسی که بخواهد با فروش اموال خود و یا با سرمایه دیگران و یا سرمایه ای که به آن نیاز دارد در دنیای سرمایه گذاری حاضر شود.
بنابراین اولین و مهم ترین مسئله در مدیریت ریسک در بازارهای مالی این است که مشخص کنید چه سرمایه ای و به چه میزان در بازارهای مالی قرار است وارد شود. این سرمایه به عنوان یک سرمایه در گردش در بازار های مالی و سرمایه ای شناخته می شود.
بیشتر بخوانید: سرمایه گذاری خطرپذیر (جسورانه) چیست؟
بعد از آن شما باید سعی کنید این سرمایه را به نحوی میان بازارها و موقعیت های مختلف سرمایه گذاری تقسیم کنید که توازن درستی داشته باشد. به نوعی تخصیص منابع و دارایی میان بازارهای مختلف (تا جایی که امکان دارد از حضور مستمر در یک بازار اجتناب کنید، چرا که ریسک بسیار بالایی دارد) از مهم ترین ابزارهای مدیریت ریسک در بازارهای مالی شناخته می شود، حال سوال مهم این است که چگونه این تخصیص اعتبار انجام می شود؟
ایجاد یک سبد سرمایه گذاری بر اساس شناسایی ریسک
در قسمت های قبل دانستیم که می توان ریسک بازارهای مالی و موقعیت های مختلف سرمایه گذاری را محاسبه کرد. محاسبه ریسک بر اساس فرمول های مختلفی امکان پذیر است که در انتهای این مقاله به صورت کاملا مختصر به آن ها اشاره خواهیم کرد. همچنین دانستیم که برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی باید منابع را میان بازارهای مختلف تقسیم کرد و از تنوع در سرمایه گذاری استفاده کرد، این راهکار مهم ترین مسیر برای مدیریت ریسک در بازار سرمایه شناخته می شود، حال می خواهیم بدانیم چگونه این مسئله امکان پذیر است.
برای تخصیص منابع مالی میان موقعیت های سرمایه گذاری مختلف بهترین راهکار استفاده از استراتژی سبد سرمایه گذاری است. در سبد سرمایه گذاری شما مجموعه ای از موقعیت های مالی و سرمایه گذاری را خواهید داشت که در کنار یک دیگر در دوره های مختلف زمانی سود آوری مشخصی برای شما خواهند داشت.
نکته ای که وجود دارد این است که مجموعه سرمایه ای که در سبد سرمایه گذاری قرار می گیرد، همان سرمایه در گردش است که برای ورود به بازارهای مالی و سرمایه ای در نظر گرفته اید. حال شما باید موقعیت های مختلف مالی و سرمایه ای را در نظر داشته باشید و سعی کنید بر اساس فاکتورهای مختلف اقدام به سرمایه گذاری کنید، اما این فاکتور چیست؟ شاید برای شما عجیب باشد اما بهترین فاکتور برای تشکیل یک سبد سرمایه گذاری، ریسک هر موقعیت سرمایه گذاری است.
به طور مثال شما با درصدی از سرمایه در گردش خود وارد موقعیت سرمایه گذاری شدید که ریسک بالایی دارد. از این رو این احتمال وجود دارد که شما این درصد از سرمایه خود را از دست دهید، از این رو باید موقعیت سرمایه گذاری دیگر خود را به نحوی انتخاب کنید که بتواند این ضرر احتمالی را جبران کند، یعنی سود سرمایه گذاری دوم به اندازه ای باشد که علاوه بر ریسک کم، جبران ضرر سرمایه گذاری اولیه باشد. بنابراین مسلما شما باید درصد بالاتری از سرمایه خود را در موقعیت دوم قرار دهید و سراغ موقعیت های کم ریسک تری بروید.
بیشتر بخوانید: مدیریت سرمایه چیست و چه اهمیتی دارد؟
نکته ای که وجود دارد این است که در مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی شما باید سبدی را طراحی کنید که مجموعه ریسک قابل قبولی داشته باشد و احتمال سودآوری پایدار و مشخصی را برای شما ایجاد کند. این یک نوع سرمایه گذاری منطقی است که می تواند مدیریت ریسک قابل قبولی برای شما داشته باشد.
ویژگی مثبت دیگر تشکیل سبد سرمایه گذاری این است که همواره می توانید درصدی از سرمایه خود را به صورت آزاد نگه دارید تا مانع حبس سرمایه و از دست رفتن موقعیت های سرمایه گذاری مختلف شوید. همه این ها در کنار یکدیگر سبد سرمایه گذاری را تبدیل به یکی از بهترین استراتژی های مدیریت ریسک بازار سرمایه کرده است.
سرمایه گذاری در یک موقعیت، افزایش ریسک سیستماتیک
سرمایه گذاران تازه کار و کسانی که سرمایه در گردش چندانی برای ورود به دنیای سرمایه گذاری ندارند، معمولا می توانند تنها وارد یک یا چند موقعیت محدود سرمایه گذاری شوند. از این رو عملا تشکیل یک سبد سرمایه گذاری برای حالتی غیر ممکن خواهد بود.
حال سوالی که باید به آن پاسخ دهیم این است که در چنین شرایطی چگونه می توان مدیریت ریسک در بازارهای مالی را داشته باشیم؟ همانطور که در ابتدای این مقاله گفتیم برخی از ریسک ها در دسته ریسک های سیستماتیک قرار می گیرد، این ریسک در اختیار سرمایه گذار نیست و فرد نمی تواند کارکردی زیادی در این خصوص داشته باشد.
تک سهم شدن یا ورود به یک موقعیت سرمایه گذاری بدین معنی است که ریسک سیستماتیک برای آن سرمایه گذاری افزایش پیدا می کند. بدین ترتیب سرمایه شما باید تحت شرایطی است که همان بازار ایجاد می کند. به طور مثال در مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال باید این را قبول کرد که این موقعیت یک بازار پر نوسان است و نمی توان انتظاری جز این داشت.
بیشتر بخوانید: بهترین سرمایه گذاری میان مدت در سال 1403
نکته دیگر این است که شما با ورود به یک موقعیت سرمایه گذاری یا اصطلاحا تک سهم شدن عملا زیان حبس سرمایه را به صورت صد درصدی برای خود قبول کردید. یعنی شما فرصت دیگری برای استفاده از سایر موقعیت های مالی و سرمایه ای را نخواهید داشت.
تنها مسیری که برای مدیریت ریسک در بازار سرمایه در این حالت وجود دارد این است که اولا شما سعی کنید در دوره های کوتاه و میان مدت سرمایه گذاری خود را انجام دهید و از ورود به تک موقعیت سرمایه گذاری به صورت بلند مدت اجتناب کنید. نکته دیگر این است تا جایی که می توانید تنها وارد بازاری شوید که به صورت کامل به آن اشرافیت دارید. یعنی می توانید در آن بازار به شکل موثرتری کار کنید. اگر بازار طلا را می شناسید، شانس خود را در بازار دلار امتحان نکنید و یا بورس را به عنوان موقعیت جدید انتخاب نکنید. مجموعه این کار تا حدی می تواند به شما در مدیریت ریسک در بازارهای مالی کمک کند.
کرادفاندینگ ابزاری برای مدیریت ریسک در بازار مالی
کرادفاندینگ بر اساس اعطای وام به نوعی از سرمایه گذاری گفته می شود که سرمایه گذار نسبت به بازگشت اصل سرمایه در دوره ای مشخص مطمئن است و شرکت سرمایه پذیر نیز سعی می کند سود پیش بینی شده را در کنار اصل سرمایه به سرمایه گذار بازگرداند. بدین ترتیب در این روش ریسک کاهش میزان سرمایه از بین می رود.
بیشتر بخوانید: کرادفاندینگ چیست؟ آنچه که در مورد تامین مالی جمعی باید بدانید
بگذارید کمی ساده تر توضیح دهیم. شرکت های تجاری و کسب و کارهای مختلف برای تامین مالی مورد نیاز خود می توانند از مسیرهای مختلفی مانند دریافت وام بانکی، فروش سهام و ... استفاده کنند. یکی از این روش ها استفاده از کرادفاندینگ بر اساس اعطای وام است. در این روش مجموعه ای از سرمایه گذاران (ده ها و صدها سرمایه گذار) با سرمایه های خرد و کلان خود سعی می کنند این نیاز مالی را تامین کنند، شرکت پذیرنده سرمایه نیز در دوره ای مشخص باید اصل سرمایه را باز پس دهد و علاوه بر آن سود پیش بینی شده را به سرمایه گذاران تقدیم کند.
نکته قابل توجه این است که در بسیاری از موارد این سود بیش از درصد تورم سالانه است، بنابراین امکان افزایش ارزش سرمایه در این نوع سرمایه گذاری نیز ایجاد می شود. این روشی است که سرمایه گذاران حرفه ای برای تعدیل ریسک سبد سرمایه گذاری خود و سرمایه گذاران مبتنی برای تک سهم شدن در بازارهای سرمایه ای می توانند به سادگی استفاده کنند. به نوعی می توان کرادفاندینگ را یکی از بهترین بازارهای مدیریت ریسک بازار دانست.
بیشتر بخوانید: سرمایه در گردش چیست و چگونه محاسبه می شود؟
کرادفاندینگ در ایران
در ایران کرادفاندینگ بر اساس پلتفرم دونگی انجام می شود. در این پلتفرم، امکان سرمایه گذاری در دوره های مختلف (دو تا دوازده ماهه)، بدون پرداخت کارمزد و مالیات امکان پذیر است. نکته مثبتی که در خصوص این سرمایه گذاری در پلتفرم دونگی وجود دارد این است که برخی از طرح های سرمایه گذاری علاوه بر امکان بازگشت سرمایه دارای تعهد پرداخت سود پیش بینی شده تعیین شده هستند.
یعنی سرمایه گذار می تواند با اطمینان نسبت به دریافت اصل پول مشخص شده اقدام به سرمایه گذاری کند. این خود به خود به معنی مدیریت ریسک در بازارهای مالی است. نکته دیگری که وجود دارد این است که شروع سرمایه گذاری در این بازار تنها با یک میلیون تومان هم امکان پذیر است. این حجم کوچک از سرمایه برای کسانی که سرمایه در گردش کمی دارند و یا این که می خواهند با سرمایه های کم وارد بازار های مالی شوند می تواند موقعیت عالی برای مدیریت ریسک در بازار مالی محسوب شود.
برای اطلاعات بیشتر درباره سرمایه گذاری در طرحهای کرادفاندینگ دونگی میتوانید به صفحه مشاوره سرمایه گذاری دونگی مراجعه و با کارشناسان ما در تماس باشید.
معرفی برخی از فرمول های محاسبه ریسک
محاسبه ریسک کار ساده ای نیست و نیاز به تخصص و تجربه بالایی دارد، از این رو به نظر نمی رسد که ارائه فرمول های محاسبه ریسک کارایی زیادی برای شما داشته باشد. با این حال ما موظف هستیم که تمام اطلاعات لازم را در اختیار شما قرار دهیم. در دنیای اقتصاد فرمول های مختلفی برای سرمایه گذاری تعریف شده است که مهمترین آن ها عبارتند از:
انحراف معیار: این ریسک، نشان دهنده میزان نوسان قیمت یک سهم یا دارایی در طول زمان است. بالا بودن انحراف معیار نشان دهنده بالا بودن نوسان و ریسک سرمایه گذاری است.
فرمول شناسایی ریسک بر اساس انحراف معیار:
σ = √(Σ(x_i - μ)² / N)
انحراف معیار :σ
قیمت هر دوره :x_i
میانگین قیمت :μ
تعداد دوره ها :N
ضریب بتا: یکی از مهم ترین فرمول های شناسایی ریسک که در مدیریت ریسک بازار سهام کارایی زیادی دارد. بر اساس ضریب بتا مشخص می شود که سهم تا چه اندازه به ریسک سیستماتیکی بازار وابسته است. در واقع این ضریب نشان می دهد که سهم تا چه اندازه بر اساس شاخص بازار حرکت می کند. ضریب بتا 1 نشان دهنده انطباق با حرکت بازار و ضریب انطباق منفی 1 نشان از خلاف جهت بودن حرکت سهم نسبت به حرکت شاخص بازار است.
بیشتر بخوانید: سود سپرده 30 درصد و مقایسه آن با کرادفاندینگ؛ کدام بهتر است؟
فرمول ضریب بتا که بسیاری به دنبال آن هستند:
β = (Σ(x_i - μ_m)(y_i - μ_m) / Σ(y_i - μ_m)²)
ضریب بتا :β
قیمت هر دوره سهم :x_i
قیمت هر دوره شاخص بازار :y_i
میانگین قیمت سهم :μ_m
میانگین قیمت شاخص بازار :μ_m
نسبت شارپ: این نسبت نشان دهنده بهره وری به ریسک هر موقعیت سرمایه گذاری است. بنابراین با افزایش نسبت شارپ، ریسک کاهش پیدا می کند. این نسبت در مدیریت ریسک بازار فارکس کارایی بسیار زیادی دارد.
فرمول نسبت شارپ:
SR = (R - R_f) / σ
نسبت شارپ :SR
بازده دارایی :R
نرخ بدون ریسک :R_f
انحراف معیار :σ
تست استرس: این روش برای شناسایی رفتار بازار یا موقعیت سرمایه گذاری در وضعیت بد اقتصادی است. به نوعی این تست بر اساس شبیه سازی های مختلف صورت می گیرد و از یک فرمول خاص پیروی نمی کند.
مدیریت ریسک مالی در بازارهای سرمایه ای مختلف
ما در این مقاله سعی کردیم مدیریت ریسک در بازارهای مالی را از جنبه های مختلفی مورد بررسی قرار دهیم. تمام تلاش ما این بود که تعریفی ساده، قابل فهم و عملی تر از مدیریت ریسک بازارهای مالی ارائه دهیم. بر اساس این تعریف تمام وظیفه یک سرمایه گذار شناسایی ریسک و استفاده از ابزارهای مختلف برای کنترل آن است.
نکته دیگری که در این مقاله بارها به آن اشاره شد این بود که کمترین ریسک در بازار سرمایه یا بازاری بدون ریسک عملا وجود ندارد. هر بازار بر اساس فاکتورهای مختلفی دارای ریسک های سیستماتیک مختلفی است و استراتژی های گوناگون سرمایه گذاران می تواند ریسک های غیر سیستماتیک خاصی به این بازار اضافه کند. این مسئله شامل مدیریت ریسک در بورس و مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس و ... نیز می شود.
ما دانستیم که ایجاد یک سبد سرمایه گذاری منطقی ترین راهی است که می توان ریسک را مدیریت کرد و می توان از طریق آن به یک سود پایدار مشخص رسید. در این بین استفاده از ابزارهایی مانند کرادفاندینگ می تواند به عنوان یک موقعیت با ریسک منطقی برای حضور در این سبد سرمایه گذاری محسوب شود. علاوه بر آن کرادفاندینگ بر اساس اعطای وام می تواند گزینه ای مناسب برای کسانی باشد که دوست ندارند و یا نمی توانند سبد سرمایه گذاری تشکیل دهند. این سرمایه گذار بدون ریسک کاهش سرمایه و دارای سود منطقی و مناسب است.
سوالات متداول
استراتژی های مختلفی برای مدیریت ریسک وجود دارد که بهترین آن ها مدیریت منابع مالی و تقسیم آن بین تمامی بازارهای مختلف است. در صورتی که بخواهید در یک بازار یا موقعیت سرمایه گذاری حضور داشته باشید بهترین استراتژی، سرمایه گذاری های کوتاه مدت یا میان مدت در موقعیت هایی است که ریسک کمتری دارند.
ریسک و بازدهی با یک دیگر رابطه عکس دارند، یعنی با افزایش ریسک، بازدهی کاهش پیدا می کند و بالعکس. حال اگر شما بتواند ریسک خود را مدیریت کنید عملا باعث افزایش بازدهی می شوید. به نوعی می توان گفت که مدیریت ریسک باعث افزایش بازدهی در موقعیت های مختلف سرمایه گذاری می شود.