اقتصاد چیست؟ مفهوم، اهمیت، انواع و نظریه های علم اقتصاد

اقتصاد به معنای فکر کردن درباره انتخاب ها و تصمیم گیری ها ست؛ از جمله اینکه چه چیزی بخریم یا چه چیزی را برای چه کسانی تولید کنیم. علم اقتصاد به زبان ساده شامل دو سطح اقتصاد خرد و کلان است که تمامی جوانب زندگی فردی و اجتماعی آحاد جامعه را شامل می شود. این مفهوم اولین بار با آثار آدام اسمیت و ریکاردو در قرن 18، به یک رشته آکادمیک تبدیل شد و به دانشگاه های اروپایی رسید. با توجه به این توصیفات می توان به تاثیر شگرف آن بر جامعه، بازار و نحوه برنامه ریزی دولتمردان و افراد در زندگی شخصی پی برد.
در ادامه با این آموزش از مجله دونگی همراه باشید تا به طور کامل بگوییم اقتصاد چیست و چه کاربردی دارد؟ مطمئناً پاسخ دادن به این سوال می تواند به بسیاری از سوالات ذهنی شما پاسخ کاملی ارائه دهد.
فهرست مطالب:
- اقتصاد چیست و چه کاربردی دارد؟
- چرا باید اقتصاد را بشناسیم؟
- شاخه های اقتصاد
- انواع سیستم های اقتصادی در جهان
- شاخص های اقتصادی که باید بشناسیم!
- آشنایی با مفاهیم پایه در اقتصاد
- اهمیت آموزش اقتصاد برای رشد فردی و اجتماعی
- سرمایه گذاری در کرادفاندینگ
- نتیجه گیری
اقتصاد چیست و چه کاربردی دارد؟
در ابتدا باید تعریف اقتصاد را بیان کنیم تا بیشتر با این اصطلاح آشنا شوید.
اقتصاد چیست به زبان ساده
مفهوم اقتصاد را از دو منظر لغوی و اصطلاحی می توان بررسی کرد:
- تعریف لغوی اقتصاد: این واژه در اصل از زبان عربی وارد زبان فارسی شده و به معنای میانه روی، اعتدال و صرفه جویی است. در اصل، اقتصاد به معنای دوری از اسراف، افراط و تفریط در مصرف و استفاده از منابع است.
- تعریف اصطلاحی اقتصاد: این شاخه بررسی می کند چگونه افراد، خانواده ها، شرکت ها و دولت ها با منابع محدود، نیازها و خواسته های نامحدود خود را مدیریت می کنند.
به عبارت دیگر اقتصاد به ما یاد می دهد بهتر تصمیم بگیریم تا از منابعی که داریم (مثل پول، زمان، مواد اولیه، نیروی کار و...) بیشترین استفاده را ببریم. با این توصیفات باید بگوییم اقتصاد، علم تخصیص بهینه منابع کمیاب برای برآوردن بیشترین نیازهای انسانی است. در عمل این علم به ما کمک می کند تا بفهمیم:
- چرا قیمت ها تغییر می کنند؟
- چرا بعضی کشورها ثروتمندتر از دیگران هستند؟
- چرا بیکاری یا تورم به وجود می آید؟
- دولت ها چگونه سیاست های مالی و پولی را تنظیم می کنند؟
- خانواده ها چگونه درآمد خود را خرج یا پس انداز می کنند؟
هدف علم اقتصاد چیست؟
هدف اصلی این علم بررسی مسائلی همچون تخصیص منابع، انتخاب ها، هزینه فرصت و... است. در واقع اقتصاد با یک واقعیت مهم آغاز شده است که منابع در دسترس محدودند و از سوی دیگر نیازها و خواسته های انسان پایانی ندارند. به همین دلیل هدف این علم، بررسی چگونگی استفاده بهینه از منابع کمیاب برای پاسخ گویی به نیازهای نامحدود انسان هاست.
به عبارت دیگر اقتصاد زمانی به وجود آمد که انسان ها متوجه شدند همه چیز به اندازه کافی در دسترس نیست و در این میان آن ها باید بین خواسته های خود، اولویت بندی و انتخاب کنند. به هر حال تصمیم گیری درباره مصرف، تولید، توزیع و سرمایه گذاری به فکر و برنامه نیاز دارد.
به طول کلی اهداف شاخه های اقتصاد عبارتند از:
- تخصیص منابع: یعنی چگونه منابعی مانند زمین، نیروی کار، سرمایه و فناوری در بین نیازهای مختلف توزیع شوند.
- انتخاب ها و تصمیم گیری: چون همه خواسته ها را نمی توان با هم برآورده کرد، باید بین آن ها انتخاب کرد.
- هزینه فرصت: یعنی هزینه کردن برای انتخاب یک گزینه، به معنای از دست دادن گزینه بعدی است. برای مثال اگر پول خود را برای سفر خرج کنید، فرصت خرید گوشی جدید را از دست می دهید.
- چگونگی تولید و توزیع کالا و خدمات: علم اقتصاد بررسی می کند چه چیزهایی تولید شود، به چه مقدار و چگونه در میان مردم توزیع شود.
- رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان: این علم تلاش می کند بفهمد مردم و شرکت ها چگونه تصمیم می گیرند، چه چیزی می خرند، چطور سرمایه گذاری می کنند و دلیل این کار چیست.
- سیاست گذاری اقتصادی: دولت ها از علم اقتصاد برای کنترل تورم، بیکاری، رکود، رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی استفاده می کنند.
تاریخچه علم اقتصاد
از زمانی که بشر برای اولین بار گفت «این مال من است»، اقتصاد نیز پا گرفت. اما تبدیل به یک علم زمانی ایجاد شد که آدام اسمیت کتاب «ثروت ملل» ( The Wealth of Nations ) خود را در سال 1776 منتشر کرد. در واقع این کتاب آغازگر اقتصاد به عنوان یک علم و رشته مستقل در دانشگاه ها بود.
اسمیت در این کتاب به مفاهیم پایه اقتصاد نظیر تقسیم کار، بازار آزاد، نقش قیمت ها و دست ناپیدای دولت پرداخت.
در کنار او باید به شخصیت های دیگری همچون دیوید ریکاردو، توماس مالتوس و جان استوارت میل نیز اشاره کنیم که به همکاری هم یک اقتصاد کلاسیک را شکل دادند. در اواخر قرن نوزدهم اقتصاددانان دیگری مانند آلفرد مارشال، از ابزارهای ریاضی برای تحلیل دقیق رفتار مصرف کنندگان و بنگاه ها استفاده کردند.
جان مینارد کینز هم از دیگر کسانی است که با نوشتن کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» در دهه 1930، در این علم یک انقلاب ایجاد کرد. او معتقد بود بازار قادر نیست به خودی خود اشتغال کامل ایجاد کند و دولت باید با سیاست های مالی و پولی (مثلاً هزینه کرد عمومی) مداخله و رکود را کنترل کند.
در دهه های بعد، اقتصاددانان دیگری بر روی اقتصاد رفتاری، داده های بزرگ و مدل سازی پیشرفته تمرکز کردند تا تحلیل های دقیق تری از آن ارائه دهند. در ایران یک سال قبل از مشروطه (در سال 1284 هـ.ش) «میرزا محمدعلی فروغی» کتاب ثروت ملل آدام اسمیت را به زبان فارسی ترجمه کرد و این کتاب زمینه ساز ایجاد اقتصاد به عنوان یک علم در ایران شد.

چرا باید اقتصاد را بشناسیم؟
اهمیتی که این علم در زندگی روزمره دارد و تاثیری که بر روی تصمیم گیری های فردی و اجتماعی می گذارد، مهم ترین دلایل شناخت آن محسوب می شوند. در ادامه به این دلایل می پردازیم.
اهمیت اقتصاد در زندگی روزمره
می دانیم که اقتصاد بر روی معیشت مردم، سیاست گذاری دولت، اشتغال و تورم تاثیرات مستقیمی می گذارد. به طور کلی علت اهمیت اقتصاد در زندگی روزمره عبارت است از:
- کاربرد برای بودجه بندی و مدیریت مالی شخصی
- درک واقعی هزینه فرصت و تصمیم گیری برای انتخاب گزینه بهتر
- درک بهتر قیمت ها و مفهوم تورم
- درک اثر سیاست های کلان دولت (افزایش یا کاهش نرخ بهره، مالیات و...)
- برنامه ریزی اقتصادی و توسعه کشور برای تعیین هزینه های عمومی، تجارت خارجی و کنترل تورم
- شناخت بازار کار و فرصت های شغلی
- افزایش هوش اقتصادی شهروندان و مصرف کنندگان
در زیر چند مثال ملموس از نقش اقتصاد در زندگی روزمره آورده شده است:
- خریدهای روزانه: وقتی قیمت لبنیات بالا می رود، اغلب به سراغ گزینه های ارزان تر می روید. چون پردازش عرضه و تقاضا به صورت ناخودآگاه در ذهن مصرف کنندگان انجام می شود.
- وام مسکن: اگر نرخ بهره بانکی افزایش یابد، از دریافت وام منصرف می شوید و منتظر سیاست های دولت می مانید.
- سیاست مالی دولت: وقتی دولت به دلیل رکود هزینه عمومی را بالا می برد، اشتغال افزایش می یابد اما ریسک تورم هم به دنبال دارد. اما اگر مالیات را افزایش دهد، رشد اقتصادی کند می شود و به طور مستقیم روی زندگی روزمره تاثیر می گذارد.
تاثیر اقتصاد بر جامعه و تصمیم گیری های فردی
وقتی تمامی مردم یک جامعه درک بهتری از اقتصاد داشته باشند، در تصمیم گیری های فردی و اجتماعی با دقت و آگاهی بیشتری عمل می کنند. مهم ترین کاربردهای اقتصاد در زندگی روزمره و جامعه عبارتند از:
- برای تصمیم گیری هوشمند شخصی از جمله تحلیل هزینه و منفعت برای انتخاب های مالی (خرید، سرمایه گذاری، پس انداز و...)
- مدیریت ریسک و زمان با استفاده از ابزارهایی مثل تخصیص مناسب منابع و زمان
- مصرف آگاهانه و اجتناب از خطاهای رفتاری
- مؤثر در تصمیم گیری های سیاسی و اجتماعی (مانند اشتغال، تورم، رونق مسکن و...)
- تحلیل سیاست های مالی یا پولی دولت و تاثیرات آن ها بر روی تورم، بیکاری یا رفاه
- بهبود مدیریت مالی و برنامه ریزی آینده برای بیمه، بازنشستگی و...
- کنترل و کاهش بدهی های پرهزینه و شناخت ابزارهای مالی برای کاهش فشار مالی
- تصمیمات اجتماعی و مسئولیت جمعی برای درک تخصص منابع
شاخه های اقتصاد
علم اقتصاد شامل دو شاخه خرد و کلان است که در ادامه هر یک را بررسی کرده ایم.
اقتصاد خرد چیست؟
این شاخه اقتصاد بر روی تصمیمات اقتصادی افراد، خانوارها و بنگاه ها تمرکز دارد و به این موضوع می پردازد که چگونه عرضه و تقاضا و ترکیب رفتار مصرف کننده با تولیدکننده، قیمت ها و تخصیص منابع را شکل می دهد.
زمانی که مصرف کنندگان تصمیم می گیرند چطور یک محصول را انتخاب کنند، اقتصاد خرد اجرا شده است. همچنین تمامی رفتارهایی که در رابطه با قیمت گذاری و بازار انجام می شود، در حوزه اقتصاد خرد قرار می گیرد. برای مثال یک کافی شاپ چگونه براساس هزینه و ترجیح مشتریان خود، قیمت قهوه را تعیین می کند؟
اقتصاد کلان چیست؟
این شاخه از علم اقتصاد در بعد گسترده ای عمل می کند و در آن به مفاهیمی مانند تولید ناخالص داخلی، تورم، بیکاری، نرخ بهره و سیاست های مالی و پولی پرداخته می شود. در واقع این شاخه به عملکرد اقتصادی در سطح کشور یا منطقه می پردازد. برای مثال باید به فعالیت هایی همچون تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم، بیکاری، نرخ بهره و سیاست های مالی و پولی اشاره کنیم که در این حوزه قرار می گیرند.
تفاوت اقتصاد خرد و کلان
همانطور که در تعریف اقتصاد خرد و کلان گفتیم، یکی در سطح کوچک و دومی به سطح وسیع می پردازد. در جدول زیر به مقایسه هر دو شاخه اقتصاد پرداخته ایم.
معیارهای مقایسه | اقتصاد خرد | اقتصاد کلان |
موضوع بررسی | رفتار فردی و بنگاهی | عملکرد کلی اقتصاد ملی یا منطقه ای |
نمونه ها | مصرف کننده، بنگاه و بازار کالا | GDP، تورم، بیکاری، نرخ بهره و سیاست های دولت |
سؤال اصلی | چرا مصرف کننده این انتخاب را می کند؟ بنگاه چگونه قیمت را تعیین می کند؟ | چرا کشور دچار تورم یا رکود می شود؟ چگونه رشد کلان افزایش یابد؟ |
ابزار تحلیل | منحنی عرضه و تقاضا، مطلوبیت و هزینه فرصت | شاخص های تجمعی GDP از جمله CPI و نرخ بیکاری |
هدف کاربردی | بهبود تصمیم گیری بنگاه یا مصرف کننده | طراحی و ارزیابی سیاست های پولی و مالی دولت |
انواع سیستم های اقتصادی در جهان
انواع سیستم های اقتصادی در جهان را در ادامه معرفی می کنیم.
اقتصاد بازار آزاد
یکی از نظریه های اقتصاد به بازار آزاد اختصاص دارد که تا حدودی با مفهوم کاپیتالیسم نیز قرابت معنایی پیدا می کند. اقتصاد بازار آزاد به این معناست که سیستم عرضه و تقاضا قیمت و تولیدات را تعیین می کند و دولت نقشی محدود و حمایتی دارد. به نحوی که فقط از مالکیت خصوصی حمایت و از انحصار جلوگیری می کند. مهم ترین ویژگی های این مفهوم اقتصاد عبارتند از:
- مالکیت خصوصی منابع
- تبادل داوطلبانه در بازار
- رقابت آزاد و انگیزه سودآوری
برای مثال باید به کشورهایی همچون ایالات متحده، هنگ کنگ، سنگاپور، سوئیس و ایرلند اشاره کنیم که اقتصاد بازار آزاد دارند و میزان دخالت دولت در بازار بسیار محدود است.
اقتصاد برنامه ریزی شده یا دولتی
یکی دیگر از انواع نظریه های اقتصاد به دخالت بیشتر دولت اختصاص دارد. در مطلب دیگری که به قیمت گذاری دستوری پرداخته ایم، به خوبی می توانید با مفهوم این نوع اقتصاد و تاثیر آن در جامعه و بازار آشنا شوید. از ملموس ترین نمونه های اقتصاد دولتی باید به شوروی و چین سابق (در دوره مائو) و کره شمالی اشاره کنیم.
در این سیستم ها دولت به صورت متمرکز تولید، توزیع، قیمت ها و سرمایه گذاری را تعیین می کند. همچنین اغلب شرکت ها و سازمان ها متعلق به دولت هستند و بازار آزاد نقش کمتری در مدیریت آن ها دارد. مهم ترین ویژگی های اقتصاد برنامه ریزی شده عبارتند از:
- مالکیت عمومی بر عوامل تولید
- برنامه ریزی های اقتصادی کلان (مثلاً طرح های پنج ساله)
- کنترل قیمت ها و تعیین سهمیه ها
ترکیب اقتصاد دولتی و خصوصی
برخی کشورها نیز هستند که در آن ها اقتصاد بازار آزاد و اقتصاد برنامه ریزی شده با همدیگر ترکیب شده اند. برای مثال باید به کشور آلمان اشاره کنیم که دارای نظام اقتصادی ترکیبی است و در آن اقتصاد دولتی و خصوصی با هم ترکیب شده اند. در این کشور بخش های زیادی از فعالیت های اقتصادی به بخش خصوصی سپرده شده است، اما دولت همچنان در بخش هایی مانند آموزش، سلامتی، شبکه های عمومی، کنترل محیط زیست و تأمین امنیت نقش مهمی را برعهده دارد.
مهم ترین ویژگی های سیستم های اقتصادی ترکیبی عبارتند از:
- مالکیت ترکیبی همزمان (دولتی و خصوصی)
- بازار نسبتاً آزاد با مقررات دولتی
- دولت مسئول ارائه خدمات عمومی و کاهش نابرابری
ناگفته نماند که ایران نیز دارای نوعی اقتصاد مختلط با نقش گسترده دولت (صنایع دولتی، یارانه ها، مقررات گسترده) است و بخش نفت تحت کنترل دولت قرار دارد.
نظریه های مهم در علم اقتصاد
این علم براساس تئوری اقتصاددانان بزرگ از سه منظر بررسی می شود:
- اقتصاد کلاسیک بر پایه نظریات آدام اسمیت
- اقتصاد دولتی برای رسیدن به ثبات براساس نظریات کینز
- اقتصاد نئوکلاسیک بر اساس مدل های ریاضی دقیق
نظریه کلاسیک
همانطور که در بالاتر هم گفتیم، آدام اسمیت پایه گذار علم اقتصاد است و در دنیا او را به عنوان پدر اقتصاد مدرن نیز می شناسند. او یکی از طرفداران بازار آزاد بود و اعتقاد داشت دولت باید کمترین دخالت را در اقتصاد داشته باشد. از نظر او بازار بدون دخالت دولت می تواند خودش را تنظیم کند. او در همین رابطه نظریه «دست نامرئی» را نیز ارائه کرد:
«خودخواهی افراد در بازار باعث توزیع بهینه منابع می شود؛ همانند نانوا و قصابی که فقط به سود خود می اندیشند، اما به مردم خدمت می کنند. بنابراین بازار در نهایت منجر به نتایج مطلوب اجتماعی می شود».
بعدها این نظریه اسمیت به شکل گسترده ای در تبیین کارکرد بازارها و رشد اقتصادی استفاده شد.
نظریه کینزی
جان مینارد کینز پایه گذار این تئوری است که با توجه به رکود اقتصادی دهه 1930 معتقد بود بازار نمی تواند به تنهایی خودش را تنظیم کند و به دخالت دولت نیاز دارد. از نظر کینز اقتصاد بر اساس «تقاضای کل» کار می کند و بنابراین سقوط تقاضا می تواند بیکاری را به دنبال داشته باشد.
به همین دلیل کینز بر این نظر پافشاری می کرد که دولت باید با افزایش هزینه ها و کاهش مالیات در دوران رکود، وارد عمل شود تا تقاضا و اشتغال افزایش یابد. در واقع از نظر او دولت با اجرای این سیاست ها می تواند چرخه های اقتصادی را تعدیل و از رکود جلوگیری کند.
نظریه های نوین و رفتاری
سومین نظریه های اقتصاد به استفاده گسترده از ابزارهای ریاضی اشاره دارد که طبق آن رفتار مصرف کنندگان و بنگاه ها با فرض نفع طلبی و رفتار کاملاً عقلانی مورد بررسی قرار می گیرد. این نظریه که باعث ایجاد اقتصاد نئوکلاسیک شده، بیشتر روی رفتار واقعی انسان ها متمرکز است.
شاخص های اقتصادی که باید بشناسیم!
نظام اقتصادی هر کشور با توجه به چندین شاخص بررسی و ارزیابی می شود که عبارتند از:
تولید ناخالص داخلی (GDP)
در یک تعریف ساده از تولید ناخالص داخلی یا GDP گفته می شود این مفهوم ارزش کل کالاها و خدمات نهایی در یک کشور است که در یک دوره معین (سال یا فصل) تولید شده اند. از آنجا که این شاخص تصویری از قدرت اقتصادی و سطح زندگی مردم ارائه می دهد، اهمیت زیادی دارد.
از سوی دیگر افزایش آن نشانه رشد، فرصت شغلی بیشتر و تمکن بیشتر برای دولت است. برای مثال اگر GDP سالانه یک کشور 3 درصد رشد کند، یعنی 3 درصد تولید کالا و خدمات آن کشور بیشتر شده و این به معنای ایجاد اشتغال و افزایش رفاه شهروندان است.
تورم، بیکاری و نرخ بهره
از دیگر شاخص های اقتصادی تورم، بیکاری و نرخ بهره است که هر کدام به شکل متفاوتی بر زندگی مردم و تحلیل سیاست گذاران تاثیر می گذارند. تورم به معنای افزایش سطح عمومی قیمت ها و کاهش ارزش پول است که در نهایت قدرت خرید خانواده ها کم می شود. ناگفته نماند که کاهش تورم اغلب به سود مصرف کنندگان است و به همین دلیل در زمان تورم بالا، بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد تا قیمت ها کنترل شوند.
بیکاری به درصدی از افراد فعال جامعه گفته می شود که به دنبال یافتن شغل هستند، اما شاغل نیستند. افزایش نرخ بیکاری باعث کاهش درآمد خانوار و مصرف می شود. وقتی نرخ بیکاری یک کشور بالا رود، باعث فشار بر روی دولت و افزایش هزینه های عمومی (به منظور حمایت از خانواده ها) می شود.
نرخ بهره هم به قیمتی گفته می شود که بانک ها برای وام دادن تعیین می کنند و تحت تأثیر سیاست های بانک مرکزی قرار می گیرد. افزایش نرخ بهره، هزینه وام را برای بنگاه ها و افراد بالا می برد و موجب کاهش سرمایه گذاری و مصرف می شود.
تراز تجاری و نرخ ارز
یکی دیگر از شاخص های اقتصادی برای ارزیابی اقتصاد یک کشور، تراز تجاری و نرخ ارز است. تراز تجاری به تفاضل ارزش کالاها و خدمات صادرات شده و وارداتی اشاره دارد. وقتی تراز تجاری مثبت باشد، به معنای بیشتر بودن صادرات نسبت به واردات است که به طور مستقیم در رشد GDP تاثیر دارد. اما وقتی تراز تجاری منفی باشد، یعنی واردات از صادرات پیشی گرفته و به معنای خروج ارز و فشار بر GDP است.
نرخ ارز به معنای قیمت یک واحد ارز ملی بر حسب ارزهای دیگر است. برای مثال در حال حاضر 830.000 ریال برابر با یک دلار است. با کاهش ارزش پول ملی (ارزان شدن ارز) صادرات رقابتی تر می شود، اما واردات را گران تر می کند و تورم را به دنبال دارد.
آشنایی با مفاهیم پایه در اقتصاد
در اقتصاد با چندین اصطلاح و مفهوم سروکار داریم که آشنایی با آن ها فهم این علم را آسان تر می کند. این مفاهیم عبارتند از:
عرضه و تقاضا
اولین مفاهیمی که در این علم مورد توجه قرار دارند، عرضه و تقاضا هستند.
- مفهوم عرضه: به میزان کالایی گفته می شود که تولیدکنندگان با قیمت های مختلف می فروشند. برای مثال میوه ای که در بازار به فروش می رسد، جزء کالاهایی است که عرضه می شود. وقتی قیمت کالا افزایش می یابد، میزان عرضه نیز بالا می رود.
- مفهوم تقاضا: میزان کالایی است که مصرف کنندگان حاضرند و می توانند در قیمت های متفاوت بخرند. در همان مثال بالا، کسانی که میوه را می خرند، مجموع تقاضاست که با افزایش قیمت، میزان آن کاهش می یابد.
اجازه دهید با یک مثال ساده در مورد این دو مفهوم صحبت کنیم:
فرض کنید در فصل تابستان، میزان بارندگی کم بوده و تولید هندوانه را کاهش داده و حالا به یک محصول کمیاب تبدیل شده است. این وضعیت عرضه هندوانه را کم می کند، ولی تقاضا ثابت می ماند؛ بنابراین قیمت به شدت بالا می رود. برای مثال اگر در سال گذشته قیمت هر یک کیلو هندوانه 10 هزار تومان بوده، امسال به دلیل کاهش عرضه، قیمت آن به 30 هزار تومان رسیده است.
هزینه فرصت
هزینه فرصت به این معناست که شما ارزش یا سود بهترين انتخاب (از بین چندین گزینه) را نادیده می گیرید. در واقع وقتی یک گزینه را انتخاب می کنید، فرصتی که برای انتخاب گزینه بهتر از دست داده اید، یک هزینه است. برای مثال اگر پول خود را برای خرید خودرو صرف کنید، دیگر قادر به خرید خانه نیستید. در واقع هزینه فرصت خرید خانه را از دست داده اید.
کمبود منابع و انتخاب اقتصادی
همانطور که گفتیم اقتصاد بر این مبنا شکل گرفته که منابع محدود هستند و هدف از شکل گیری آن تخصیص بهینه منابع است. برای مثال منابعی همچون پول، زمان، نیروی کار و مواد اولیه محدودند، اما نیازها و خواسته های نامحدودی دارند. با این توصیفات شما باید انتخاب کنید که بر حسب منابع محدود، چه چیزی تولید و مصرف شود و چه کسانی از منابع بهره مند شوند.
در واقع هدف اقتصاد، تخصیص بهینه منابع محدود برای افزایش رفاه است. در سطح کلان دولت ها تصمیم می گیرند که بودجه را برای آموزش، تولید و... اختصاص دهند و مسیر توسعه پایدار را هموار کنند. در سطح خرد نیز خانوارها و افراد برای صرف منابع محدودی که در دسترس دارند، تصمیمات زندگی خود را می گیرند. برای مثال خرید ملک، خودرو، سرمایه گذاری و یا پس انداز بر حسب میزان منابعی که در دسترس دارند، انتخاب می شوند.
اهمیت آموزش اقتصاد برای رشد فردی و اجتماعی
از آنجا که اقتصاد نقش مهمی در رشد فردی، اجتماعی و فرهنگی ایفا می کند، آشنایی با اصول و مفاهیم پایه آن اهمیت زیادی دارد. به همین دلیل گفته می شود آموزش اقتصاد باید در سنین پایین آغاز شود تا تاثیر خود را در زندگی فردی و جمعی برجا بگذارد. برخی از مهم ترین دلایل اهمیت آموزش اقتصاد برای افراد جامعه را در ادامه بررسی می کنیم.
چرا باید اقتصاد را به کودکان و نوجوانان آموزش داد؟
یادگیری در سنین کم آسانتر است و به همین دلیل آموزش اصول اقتصادی از سنین پایین باعث می شود افراد جامعه بدانند چگونه بودجه بندی کنند، چگونه انتخاب های مصرفی و پس اندازی مناسب داشته باشند و چطور در آینده به عنوان شهروندِ تأثیرگذار عمل کنند.
وجود مشکلات مالی در یک جامعه تبعات فاجعه آمیزی را به دنبال دارد. فقر و فساد دو نتیجه سوء مدیریت مسائل مالی و اقتصادی هستند. به همین دلیل دولت ها باید افراد جامعه را از سنین کودکی و نوجوانی، با اصول اقتصاد آشنا کنند. آموزش مناسب باعث می شود کودکان و نوجوانان در آینده گرفتار بدهی های سنگین، نداشتن بیمه یا عدم توانایی مدیریت بودجه نشوند.
از سوی دیگر انتخاب های درست اقتصادی به افزایش اعتمادبه نفس شهروندان و تصمیم گیری بهتر منجر می شود. مدیریت اصولی زندگی مثل پس انداز کردن، سرمایه گذاری و داشتن حساب بانکی جزء این موارد هستند که هر فردی باید در سنین پایین با آن ها آشنا شود.
راه های آموزش مفاهیم اقتصادی به زبان ساده
با توجه به اهمیت آموزش اقتصاد، اجرای آن نیز باید به شیوه درست انجام شود. برای این کار ابتدا دولت ها باید اصول بنیادین اقتصادی را در مدارس و دانشگاه ها به کودکان، نوجوانان و جوانان آموزش دهند. در قدم بعدی این شهروندان هستند که برای مدیریت بهتر زندگی مالی خود باید به سراغ یادگیری مبانی و مفاهیم اقتصادی بروند.
از جمله راه هایی که شهروندان می توانند از طریق آن ها با مفاهیم اقتصاد آشنا شوند، باید به موارد زیر اشاره کنیم:
- مراجعه به وبسایت ها و پلتفرم های آموزشی که از جمله آنها باید به سایت های pbslearningmedia.org و Young Citizens و EconEdLink اشاره کنیم.
- در این زمینه پادکست های اقتصادی مناسب نوجوانان نیز منتشر می شوند که با یک جستجوی اینترنتی می توانید آن ها را در سایت هایی مثل یوتیوب یا آپارات دانلود کنید.
- برخی کتاب ها نیز به همین موضوع می پردازند؛ از جمله آنها باید به کتاب Little Daymond Learns to Earn اثر دیموند جان (Daymond John) اشاره کنیم که برای کودکان 4 تا 8 سال توصیه می شود.
سرمایه گذاری در کرادفاندینگ
بعد از آشنایی شهروندان یک جامعه با اصول اقتصاد، نوبت به اجرای آن می رسد. همانطور که گفتیم سرمایه گذاری یکی از راه های مدیریت منابع محدود است که افراد باید با آن آشنایی کافی داشته باشند.
کرادفاندینگ دونگی از جمله همین روش ها برای سرمایه گذاری است که به حفظ ارزش دارایی افراد کمک زیادی می کند. از سوی دیگر به جای اینکه دارایی خود را برای گزینه های غیرضروری صرف و سرمایه خود را هدر دهند، می توانند آن را برای توسعه مشاغل و کسب و کارهای کوچک صرف کنند.
دونگی یک مجموعه معتبر زیر نظر سبدگردان فیروزه است که با مجوز سازمان فرابورس فعالیت می کند. این تیم سرمایه مورد نیاز کسب و کارهای کوچک و متوسط زودبازده را از طریق کرادفاندینگ تأمین می کند.
مزایای کرادفاندینگ دونگی
مهم ترین مزیت های سرمایه گذاری در طرح های کرادفاندینگ دونگی عبارتند از:
- تخصیص منابع محدود برای گزینه های درآمدزا
- کسب درآمد دوره ای
- سرمایه گذاری با ریسک کنترل شده
- مدیریت بهتر زندگی مالی
نتیجه گیری
اقتصاد چیست و چرا آشنایی با آن ضروری است؟ این سوالی بود که در این مطلب به آن پاسخ دادیم. اقتصاد برای کمک به افراد و دولت ها جهت انتخاب منابع محدود و تخصیص آن برای موارد ضروری ایجاد شده است. این علم در دو سطح کلان و خرد اجرا می شود و آموزش آن در کودکان و نوجوانان می تواند آن ها را به افرادی آگاه تر برای مدیریت امور مالی زندگی شخصی و اجتماعی تبدیل کند. سرمایه گذاری یکی از بحث های بسیار مهم در حوزه اقتصاد است که همه افراد باید با اصول و نحوه انجام آن آشنایی کافی داشته باشند. در رابطه با بحث سرمایه گذاری و مدیریت امور مالی می توانید مطالب دیگر ما را در مجله دونگی بخوانید و مشاوره سرمایه گذاری را با ما تجربه کنید.
سوالات متداول
اقتصاد دولتی راه را برای ورود دولت در بازار و اقتصاد باز می گذارد. اما وقتی صحبت از اقتصاد بازار آزاد به میان می آید، یعنی سازوکار بازار بدون حضور دولت و به صورت خودکار تنظیم می شود.
عوامل موثر بر اقتصاد شامل عرضه و تقاضا، میزان سرمایه گذاری، پیشرفت های تکنولوژی، نرخ بهره و نرخ ارز، تراز تجاری، بیکاری، تورم و... هستند.
این شاخه اقتصاد به مطالعه تعاملات اقتصادی، تجاری و مالی میان کشورها می پردازد. تجارت بین الملل، جریان های سرمایه، سیاست های اقتصادی جهانی و... از جمله مفاهیم در این رشته هستند.
مدیریت با استفاده از اصول و ابزارهای خود، به طور مستقیم بر کارایی، بهره وری، و رشد اقتصادی تأثیر می گذارد. مدیریت بهینه منابع، اتخاذ تصمیمات استراتژیک و هدایت سازمان ها و کسب وکارها به سمت اهداف مشخص، از جمله وظایف کلیدی مدیریت در اقتصاد هستند.
این علم به مطالعه چگونگی تأثیر متقابل سیاست و اقتصاد بر یکدیگر و بر جامعه و بررسی رابطه بین قدرت، دولت و اقتصاد و همچنین نحوه توزیع منابع و ثروت در یک جامعه می پردازد.
از جمله روش های فهم بهتر مفاهیم اقتصاد باید به مطالعه اصول و مبانی اقتصاد، تحلیل داده های اقتصادی، بررسی تأثیرسیاست های اقتصادی و مشاهده و تحلیل رویدادهای اقتصادی اشاره کنیم.


سرمایه گذاری در طرح های دونگی
بهترین فرصت برای سرمایه گذاری در طرح های دونگی، دارای نماد از فرابورس ایران
صفحه طرح ها